نویسنده: m.javidi

  • چرا برنامه نویس شویم؟

    چرا برنامه نویسی؟
    چرا برنامه نویسی؟

    سلام

    این مقاله رو نوشتم، تا خیلی ها که دوست دارن برنامه نویسی یاد بگیرن کارشون رو ساده و راحت کنم

    (تا حدودی امیدوارم ? )

    چرا برنامه نویسی ؟

    برنامه نویسی علمی است برای به اجراء در آوردن بسیاری از ایده ها و طراحی محیطی نوین برای انجام کار ها خوب به اینصورت گفته شده که برنامه نویسی علمی است که با آن می توان کار ها را ساده کرد و تا حدودی از سختی آن کاست.

    بهترین زبان ها کدام اند؟

    بهترین زبان ها ی برنامه نویسی آن دسته اند که در حال توسعه و آپدیت شدید هستند

    و این بهترین بودن در هر محیطی بستگی به شرایط دارد مثلا در طراحی وبسایت php در طراحی برنامه دسکتاپ خیلی ها می گویند c++ و … البته ممکن است چیز های بهتری هم وجود داشته باشند ولی خوب تا حدودی نمی توان همه زبان ها رو یاد گرفت پس بنا به طبع و علاقه و نیاز و کارایی و … خودمان و آنچه نیاز داریم ، خودمان باید بهترین را انتخاب کنیم و در آن دسته بهترین بشویم تا سودمند باشد.

    چگونه شروع کنم ؟

    قبل آنکه به فکر شروع باشید فکر آن باشید که در این راه سختی بسیار است و خود کد ممکنه خیلی طول بکشه تا تبدیل به کد ایده آل شود و ما باید قدرت و تحمل بالایی برای حل مسائل پیچیده داشته باشیم تا بتوانیم یک برنامه نویس خوب شویم و اینگونه است که در این کار موفق می شویم.

    خوب حالا اگه می خواهید شروع کنید بهترین کار آنست که با زبانی بسیار ساده و کوچک شروع کنید

    تا بتوانید اصول را درک کنید تا در یادگیری خسته نشوید مثلا زبان برنامه نویسی جاوا اسکریپت زبان خوبی است برای شروع (البته برای اصول) و در کل مفاهیم زود متوجه می شوید تا برای زبان های بعدی آماده شوید (پیشنهاد میکنم روی دو زبان بیشتر نباشید) – اینکه میگم استارت رو با جاوا اسکریپت بزنید دلیل داره :

    اینکه مثلا نپرسید که :

    این متغیر که تعریف کرده ام به چه درد می خورد؟

    و متغیر چیست؟

    و سوالاتی از این قبیل (تا بدونید دارید چه می کنید)

  • چرا آرچ – Arch Linux

    آرم - آرچ
    آرم – آرچ

    خیلی وقته که با لینوکس (یا به اصطلاح خیلی های دیگه : گنو لینوکس) آشنا شدم

    کارم شده مهاجرت کردن و برگشتن و در آخر نصب لینوکس در کنار ویندوز

    یه چیز جمع و جور و به قول خیلی ها زنجیره ای – آرچ لینوکس رو از این جهت میگم خوبه که هیچ چیز اضافه ای روی آن نیست و هر چیزی که بخواهید نصب می کنید

    در آخر هر طور که بخواهید هم کانفیگ می کنید (اینو بقیه هم دارن)

    برای کسی که اولین بارشه میخواهد لینوکس رو شروع کنه توصیه نمی شود

    ولی وقتی آرچ نصب کنید به طور واضح شما با لینوکس و بیشتر اجزاء آن آشنا می شوید(حتی اگر روی ویندوز میخواهید برنامه نویسی رو شروع کنید برای فهمیدن خیلی چیزا باید یه مدت لینوکس گردی کنید – ?)

    در یک کلام – خودتون سیستم عامل خودتون رو مثل تکه های پازل به هم می چسبانید

    (واین واقعا چیز باحالیه – البته برای افراد حوصله دار و کنجکاو) ?

    آرچ به شدت آپدیته و با تکنولوژی پیش میره -> این هم خیلی خوبه هم خیلی بد

    برای خیلی ها به عنوان سیستم اصلی استفاده می شود ولی خیلی ها هم روی ویندوز کار میکنن (من خودم که کلا هم ویندوزی ام هم لینوکس کار میکنم)

  • برنده ها و بازنده ها

    دنیای امروز دنیای بازنده ها و برنده هاست (فکر کنم همیشه دنیا همین بوده ?)

    همه فکر میکنن باخت مال دیگرانه – همه فکر می کنن که از دیگران بهترن ولی شرایط یا حس بهتر بودنو ندارن

    راهها پیچیده اند
    راهها پیچیده اند

    در حالی که وقتی بازنده میشن – میگن نباید ما بازنده می شدیم – بعضی هم هنوز می گویند شرایط …

    بیایید واقع بینانه نگاه کنیم :

    چرا باید برنده شویم – موفق شویم؟

    قرار نیست معجزه ای اتفاق بیافته و برنده بشیم – یا حتی اگه با تقلب برنده بشیم فقط خودمون رو فریب دادیم چون برنده نشدیم . فقط به اون چیزی که می خواستیم رسیدیم (دو تا مفهوم جداست)

    یه نقطه بگذاریم بریم از اول :

    دنیا چیه؟ (به نظر من که فقط اصول هست – آفریننده هم داره) – اما آفریننده قوانین رو گذاشته و خودش هم برای کسی معجزه ای انجام نمیده

    شما اگر میخواهی موفق بشی حتما باید راه موفقیت رو طی کنی

    واگرنه به خوب یا بد بودنتون یا مرد یا نامرد بودنتون و … ربط نداره – یا به اینکه بگویید خدا کمک می کنه هم ربطی نداره

    فرض کنید سه نفر می خواهند در امتحان شرکت کنند نفر اول می گوید خدا کمک می کند و یه قسمتی از کتاب رو می خونه – دومی آدم خوبیه ولی کتاب رو زیاد می خونه – سومی آدم خوبی هم نیست ولی کتاب رو کامل می خونه

    خوب سر جلسه امتحان چون مطالب رو از ما می خواهند کسی کاری به خوب بودن یا نبودن نداره بلکه جواب رو می خواهند – آدم بد امتحان رو قبول میشه و آدم خوب دوم هم امتحان رو قبول میشه اما اولی نمره اش کم میشه (در حالی که اولی انتظار نمره داشته و گفته خدا کمک می کنه)

    (میدونم این داستان کمی بچه گانه نوشته شده ولی مطلب رو رسوند)

    میخواهم بگویم خودمون رو فریب ندهیم – زندگی با کسی شوخی نداره بلکه قواعد و قوانین داره

    هر کس طبق آن عمل کرد – موفق میشه – هر کس هم راه رو نرفت و انتظار معجزه داشت حتی اگر معجزه هم بشه باز هم موفق نمیشه

    جالب کار اینجاست که زندگی حتی برای رفتاری که با دیگران هم داریم و دیگران با ما دارن هم قواعدی داره (اگر به روند اش دقت کنید می فهمید چی میگم)

    چون هر حرفی یه جوابی و هر خوبی یه احساسی و … رو منتقل میکنه و اینها بازگشت داده میشه روی ما (به وسیله رفتار طرف مقابل و به قول بزرگان (رفتار جامعه))

    پس سعی کنیم با قواعد زندگی کنیم … – هر چیزی راهی داره و هر جائی قانونی

  • انگلیسی نصفه نیمه

    هر جا این روز ها تماس میگیرم (ادارات و دفاتر) – همه یه جور عجیبی صحبت میکنند – نمیدونم چرا؟

    فرض کنید ما در یک کشور انگلیسی زبان بیاییم و بخشی از کلمات جمله مان را فارسی بگوییم و بقیه کلمات جمله را انگلیسی بگوییم – اولین پیامدی که دارد همه به ما می خندند

    ولی در ایران بالعکسه این موضوع : درکشوری فارسی زبان اگر بخشی از کلمات جمله مان را انگلیسی بگوییم همه خیلی جالب برمیگردن میگن طرف چه با کلاس حرف میزنه

    من منظورم از استفاده کردن کلمه انگلیسی در جملات فارسی – اون هایی نیست که مبدل درستی به فارسی ندارن (مثلا برای کنترل تلوزیون نمی توان مبدل درس حسابی ای پیدا کرد – یا در بعضی علوم اسم ابزار یا وسایل یا اجزا را حتما باید انگلیسی گفت – ولی مثلا لزومی نداره به جای اینکه بگوییم » مهلت طرح تموم شد یا مدت طرح تموم شد – بگوییم time (تایم) طرح تموم شد – یا … )

    یا مثلا به جای باشه و خوب و … بگیم ok (اکی) – چون اگر با یه توریست هم صحبت کرده باشید اگر اینطوری نصفه نیمه انگلیسی فارسی صحبت کنید خیلی مسخره هست

    این زبان فارسی رو که ما باهاش گویش میکنیم هم اگه ما اینطوری تیکه پارش کنیم – که دیگه چیزی ازش نمیمونه

    انگلیسی - نصفه نیمه
    انگلیسی – نصفه نیمه

    تازه تن فردوسی هم تو گور میلرزانیم

    بعدشم داخل ایران موضوعات دیگه ای هست که باید درست بشه : مثلا همین مسئله جوک :

    ما خودمون خودمون رو مسخره میکنیم ، جوک میسازیم و خودمون هم به جوکه میخنیدم

    بنظرم ما اگر به فکر خودمون نباشیم هیچکس هم به فکر ما نیست – سعی کنیم خودمون ایرادات خودمون رو درست کنیم

    من قصدم توهین به کسی نیست فقط نوشته ای از برای آگاهی نوشته ام

  • کار درست راه غلط

    کدام راه؟
    کدام راه؟

    در کارتون ها یا فیلم های سینمایی شاید دیده باشیم – از غنی ظالم دزدیدن و به فقیر ضعیف بخشیدن – همانند داستان رابین هود 🙂 که از حاکمان میدزدید و به فقیران می بخشید

    این فقط یک مثال است – در اصل منظور نظر آن است آیا می توان گفت کار خوبی می کنند این دسته از افراد – یا نه ؟

    به نظر من نمی توان گفت اینچنین صحیح است زیرا :

    فرقی ندارد در هر حال کار این هم مثل همان است – شاید هم نه بگوییم فرق دارد – ولی ندارد

    زیرا :

    اگر کاری که انجام میدهیم صحیح هم باشد ولی از راه غلط انجام شود باز هم همان غلط است