نویسنده: m.javidi

  • داستان کپی رایت

    هر کسب و کاری که شروع به کار میکنه – یا بهتر است بگویم هر چیزی که شروع می شود در اول هیچ نیست بلکه یک ایده است و طی مراحلی به آن ایده هایی اضافه می شود ، نوآوری هایی به آن اضافه می شود – جمع این ایده ها و نوآوری ها می شود یک برند یا یک موفقیت یا یک منفعت یا …

    خوب اگر بیاییم و ترکیبات این را عوض کنیم چه می شود ؟

    به جای ایده مثلا بگذاریم – کپی ایده دیگران

    به جای نوآوری بگذاریم – کپی و تقلب از نوآوری های دیگران

    در آخر نتیجه ای که می گیریم اینست – نماد دروغین (نماد نشانه چیزی هست که از بقیه متفاوته – فرق داره)

    برخی میگویند کسی به دنبال این نیست – همه به دنبال پول هستند – در جواب باید گفت که اصلا بحث پول نیست بلکه بحث اینست که : ما یک عشق و علاقه ای داشتیم و این کار را شروع کردیم و اگر کپی باشد اول آن حس را به خوبی درک نمیکنیم

    (یعنی فقط پول – که البته آن چیزی رو نمیشود از کسی گرفت تجربه و علمش هست که طی این علاقه بدست میاد – نه پولش – پول رو ممکنه دو روز دیگه از دست بدی مهم اینه که بتوانی دوباره بدست بیاری)

    در کل فرض کنید :

    برای تجلیل از یک نماد به صاحب امتیاز آن نماد دعوت نامه ای داده می شود سپس از ایشان خواسته می شود که به مراسمی بیایند

    وقتی صاحب نماد برای سخنرانی می رود – باید دستاورد و نو آوری ها را بگوید و بگوید که چه کرده

    نه اینکه یادش بیافتد که با کپی بالا رفته و به اینجایی که است رسیده است

    این داستانی بیش نیست … (ممنون از وقتی که گذاشتید 🙂 )

    کپی رایت
    کپی رایت

    حواسمان باشد که با کپی بالا نرویم – چون پایین آمدنمان نیز همانند بالا رفتنمان آسان می شود

  • رسانه چیست؟

    media-رسانه-مجازی
    media-رسانه-مجازی

    در زندگی امروزه واقعا نقش زیادی دارد و این نقش از تربیت فرزندان تا انجام کارهای روزانه و تا خیلی از اتفافت بد و … وجود دارد – نه با محدود کردن می توان جلوی رسانه را گرفت و نه با توضیح دادن – بلکه تنها راه باقی آن است که بیاییم و فرهنگ آنرا در خودمان بوجود بیاوریم و یاد بگیرم که چگونه از آن استفاده کنیم و جلوی کنترل شدن خودمان را توسط رسانه بگیریم و خودمان آنرا کنترل کنیم و از آن استفاده کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم

    نمی توان هم گفت کلا از آن استفاده نکنیم زیرا این چنین چیزی اصلا عقلانی و منطقی نیست زیرا کار هایی که می توان به راحتی انجام داد را برای خودمان سخت می کنیم و از طرفی از دیگران عقب می مانیم …

    ادامه مطلب را در صفحه زیر بخوانید :

    خوب پس چه کنیم چگونه شروع کنیم و از کجا می توان خود را در این راه گم نکرد

    social_media
    social_media

    در قدم اول باید یاد بگیریم که بی خود و بی جهت و در گوشی تلفن همراهمان (که یکی از اصلی ترین ابزار ارتباط است) گشت نزنیم و به قول معروف پرسه نزنیم

    برای مثال

    مثلا : در برنامه های پیام رسان بی جهت گشت نزنیم – ساعت خاصی را برای چک کردن پیام و ایمل و … داشته باشیم یا اگر هم ساعت خاصی نداریم باید حتما برای استفاده و کار باشد – و از طرفی به یاد بیاوریم که تا قبل رسانه ما چگونه وقت خود را می گذراندیم و با چه کسانی بودیم و به این ابزار به چیزی برای سرگرم ماندن نگاه نکنیم چون اگر اینگونه شود – تمام وقت خود را تلف می کنیم و وقتی به خود می آییم می دانیم که وای که چه کرده ایم …

    یاد بگیریم که وقتمان را داریم چگونه تلف می کنیم و با چه و با که می گذرانیم – این وقت را که از طلا نیز با ارزش تر است – گاهی یادمان می رود که چه شده ایم و چه مسیری در پیش گرفتیم – شاید بعضی بخندیم و لی این را موقعی میدانیم که همه قتمان تمام شده و دیگر پشیمانی هم بی فایده است

    در آخر

    معرفی رسانه و چگونگی استفاده از آن و اینکه زمان ما ارزشمند استو چرا آنرا برای رسانه تلف کنیم و رسانه را بشناسیم و آنرا در دست بگیریم نه آن ما را در دست بگیرد و زندگی ما را نابود کند – شاید خنده دار باشد ولی حقیقت است و گواه بر این حقیقت آن زمانی است که به رسانه ها می دهیم – یعنی ارزشمند ترین چیزی که داریم را فدا می کنیم